مسافرت قسمت 3

از شب قبل تصمیم گیری شد که فردا ناهار بریم لواسان و کنار سد لتیان

و صبح بعد از صرف صبحانه (نزدیک ظهر)  بطرف لواسان حرکت کردیم که

خیابان های نزدیک به خروجی لواسان بسیار پر ترافیک و شلوغ بود و

جاده ابتدای شهر لواسان که خیلی باریک و شیب بسیار تندی داشت

مملو از ماشین های مدل بالا و خارجی بود جالب توجه اینکه چند تایی

از ماشین ها راننده و سر نشین آن زنان و دخترانی بودند که اصلا روسری

نداشتند حتی دور گردن. وقتی به لواسان رسیدیم دیدیم که بر اثر شلوغی

و ازدهام جاده سد را بسته اند و گفتند ظرفیت تکمیل شده ما به ناچار

در یکی از باغ های عمومی بساط پهن کرده و مشغول خوردن تخمه

و تنقلات شدیم  اطراف ما نیز کنار هم کنار هم خانواده هایی بودند که بیشتر

آنان ها مشغول قلیان کشیدن بودند . نیم ساعتی نگذشته بود که چند نفر 

نوازنده سیار با آکاردئون و دمبک آمدند و آهنگ های بستکی و بندری زدند

یهو دیدیم مردهای خانواده های کناری و چند تایی هم خانم شروع 

به رقص کردند و نوازندگان هم انعام خود را گرفته و به گوشه دیگر باغ رفتند

که البته معتاد بودن آنان نیز تابلو بود  سپس  زغال ها را روشن کرده و 

مرغ های زعفرانی را همراه گوجه کباب کرده و  و ناهار را خورده و کمی

در شهر گردش کرده و سپس به تهران برگشته و به خانواده یکی از فامیل

سر زده و بعد از صرف شربت و میوه به خانه برگشته تا کمی استراحت و

سپس به پارک ارم بریم .

عصر به همراه  دو سه تا از خانواده از طریق اتوبان تهران کرج به پارک ارم رفته

که بسیار نزدیک بود ودر پارک اساب بازی جدید و هیجان انگیزی بود که تازه نصب

کرده بودند و تا ارتفاع هشتاد متری بالا می رفت و توسط شرکت آلمانی به

مبلغ هفده میلیارد تومن نصب شده بود و خیلی خطرناک به نظر می آمد ....