مسافرت قسمت 2

شب بعد از صرف شام کمی در بازار نزدیک (خیابان رودکی منطقه سلسبیل)

گشتیم ولی زود برگشتیم چون خسته بودیم خوابیدیم و صبح (جمعه)رفتیم

بهشت زهرا و بعد از فاتحه برا آشنایان در گذشته برگشتیم وعصر هم

رفتیم پارک شهید بابائیان و شب قرار شد بریم پارک ارم در اتوبان تهران کرج

ساعت هشت راه افتادیم و بعد از گذشتن ازمیدان آزادی وارد جاده مخصوص

شدیم که بسیار شلوغ و ترافیکشدید بود شاید یک ساعت یک کیلو متر جلو

نرفتیم بعد از دو ساعت که کمی ترافیک روان شد و ما هم ورودی پارک

را پیدا  نکردیم و در جاده مخصوص هر چه  جلوتر می رفتیم خبری از دور

برگردان نبود حدود هفده کیلومتر که بطرف کرج رفتیم رسیدیم به شرکت

سایپا و بعد از تماس با آشنایان  جهت راهنمایی گفتند که کمی 

جلو تر برید و بعد به سراهی می رسید سمت چپ برین که می رسید

به اتوبان تهران کرج و از طریق بزرگراه .... وارد شهر خواهید شدحدود

ک کیلومتر که جلوتر رفتیم به سه راهی رسیدیم و وارد  اتوبان شدیم

و خلاصه سه و نیم ساعت راه رفتیم تارسیدیم خونه  خرد و خسته کمی

شام خوردیم وساعت یک و نیم شب خوابیدیم  و صبح بعد از صرف  صبحانه و

رفتن به هایپر مارکت بزرگ شهر (خانم ها) من هم قرار شد به یکی از

دوستان سر بزنم که ایشان ماموریت بودند و منم هم علاف تا

ظهر و بعد از هم استراحت و شب مقرر شد بریم پارک دایناسور ها .

عصر ساعت شش بعد طی خیابان ها و اتوبان های مختلف در غرب

تهران رسیدیم به یک خیابان باریک و با شیب بسیار زیاد و پر ترافیک

.وقتی به شیب خیابان نگاه می کردم بسیار دلهره و پر از اظطراب شدم

چون برام خیلی سخت بود با این شیب و ترافیک بتونم تا بالای خیابان

راحت برانم خلاصه با کمک ترمز دستی چهار پنج بار هی به علت

شلوغی خیابان وسط سربالایی توقف کرده و خیلی مراقب بودم که

ماشین عقب نره و به ماشین پشت سری برخورد نکنه به هر مشقتی

بود بالا رفته و بعد از آن هم ترافیک نبود و هم خیابان بسیار زیبا و خوش

و هوا هم که نسبت به مرکز شهر بسیار خنک  بود و نسیم خوشی می وزید

وارد پارک که شدیم ماموت ها و کینگ کونگ و دایناسوره های دوران

مختلف بسیار زیبا باز سازی شده و سر و گردن خود را به اطراف

می چرخوندن و صدایی از خود در می آوردند که بسیار جالب بود و

می گفتند این کارها توسط یک شرکت المانی طراحی و اجرا شده است .

 ادامه دارد